محمدمحمد، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره
امیرامیر، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

محمد و امیر عزیز دل

شیرین زبانی

محمد جونی چند روز پیش روی یک زمین صاف افتاد زمین اگه همیشه می دوید این بار آروم تر بود پسر خوبی ولی چشمتون روز بد نبینه چنان افتاد دست و پا و لبش  زخمی شد و کلی گریه اول من هم کلی ناراحت شدم ولی جلوی خودم گرفتم به محمد گفتم که مردها گریه نمی کنن و شما هم یا علی بگین بلند شو با کلی گریه بلند شد من هم براش توضیح دادم من هم بچه بودم می خوردم زمین و بلند می شدم ولی گریه محمد انگار تمامی نداشت من بغلش کردم گفتم الهی دردت بخوره توی جون من محمد هم در جواب من با اون حالتی که گریه می کرد گفت :اگه درد من بخوره توی جان تو هم تو گریه می کنی هم نی نی من که این و دوست ندارم اون لحظه که محمد به من این حرف زد نمی دوانستم ببوسمش گریه کنم فق...
24 مرداد 1392

عید سعید فطر

سلام به دوستای محمد جونی فردا عید فطر یک ماه مهمان خدا بودیم خدای که این بهترین فرشته  زیبا به من  داده و افتخار این داشتم که محمد جونی به نحوه احسن بزرگ کنم همیشه شاکرش بودم هستم خیلی برام جالب که خودم وقتی دلم می گیره رو می کنم به آسمان از خدا می خوام کمکم کنه محمد که داره بزرگ میشه مثل خودم وقتی می ریم بیرون تا یک آسمانی که بدون ساختمان می بینه سریع دستاشو می بره توی آسمان دعا می کنه قربونت بشم پسر گلم بابای شما از فردا تا یک هفته تعطیل دیگه شما می توانید صبح که از خواب بلند می شید دیگه نمی گین بابا کجاست تازه کلی برای شما برنامه ریزی کردیم که به شما توی این یک هفته خوش بگذره عید سعید فطر به همه دوستای محمد ...
17 مرداد 1392
1